نقد کتاب «خوب چیست؟ بد کدام است؟»
کسانی که با ادبیات کلامی، اصولی و فلسفی اندیشمندان مسلمان سر و کاری داشتهاند به روشنی این حقیقت را یافتهاند که یکی از گلوگاههای اصلی اندیشههای فلسفی، اعتقادی، سیاسی و اخلاقی مسلمانان مسئله خوب و بد افعال بوده است. مباحث بسیار متنوع و مهمی در اینباره در لابهلای میراث کلامی و اصولی مسلمانان وجود دارد. هرچند تب و تاب این بحث در دوران اخیر کمتر از دوران میانی اندیشههای اسلامی است، در دهههای اخیر به دلیل رویآوردن برخی اصولیان برجسته به این بحث و همچنین توجه به مباحث فلسفه اخلاق، شاهد احیای دوباره اینگونه مباحثیم.
متأسفانه آشفتگی عجیبی در سراسر کتابهای کلامی و اصولی در این زمینه به چشم میآید. تفکیک نکردن معناشناسی، هستیشناسی و معرفتشناسی خوب و بد از یکدیگر، موجب پدیدآمدن سوء تفاهم فراوان، و از سوی رد و اثباتهای نابجا و غیر منطقی شده است. خلط حسن و قبح ذاتی با حسن و قبح عقلی از یک سو، و حسن و قبح الهی با حسن و قبح شرعی از سوی دیگر، موجب شده بسیاری از رد و اثباتها در جای خود قرار نگیرد.
میتوان گفت از مهمترین مغالطهها در این بحث، که بسیاری از اندیشمندان مرتکب آن شدهاند، خلط مقام ثبوت و مقام اثبات است. شاید نخستین کسی که متوجه این خلط و خطاها شده است مرحوم محقق لاهیجی باشد، اما پیش از او هیچ یک از متکلمان و اصولیان به این حقیقت سرنوشتساز توجهی نداشته و متأسفانه پس از وی نیز این کشف بزرگ چندان کانون توجه قرار نگرفت.
از جمله ویژگی این اثر، تفکیک سه بحث اساسی معناشناسی، هستیشناسی و معرفتشناسی قضایای ارزشی است. نویسنده کوشیده است این سه بحث اصلی درباره خوب و بد و قضایای مشتمل بر خوب و بد را جداسازی و مطلب ناظر به هر بخش را به صورت جداگانه مطرح کند.
از دیگر ویژگیهای این نوشتار «تطبیقی بودن» مباحث آن است. نویسنده کوشیده است در حد توان به اندیشههای همه متفکران اسلامی بپردازد، و در این زمینه تلاش کرده است تا به منابع اصیل اسلامی در میان فرقههای مختلف در هر یک از حوزههای سهگانه در میان اندیشمندان غربی داشته است.
موضوعمحوری یا یکی دیگر از ویژگیهای این نوشتار است. نویسنده به جای آنکه مکتبمحور یا شخصمحور باشد که به نظر آسانتر مینماید، کوشیده است تا موضوعمحوری پیشه سازد و در هر موضوعی به بیان دیدگاههای مختلف بپردازد.
این کتاب در سه بخش تدوین شده است که در بخش اول به معناشناسی خوب و بد پرداخته شده است و در آن نظریات غیرشناختی، شهودگرا، تعریفگرا در مورد معنای خوب و بد بررسی شده است و در بخش دوم به تأمل در هستیشناسی خوب و بد پرداخته شده است که در چهار فصل، چهار نظریه توصیهگرایی، حسن و قبح الهی، حسن و قبح قراردادی و اعتباری و حسن و قبح ذاتی مورد تأمل واقع شده است. و در بخش سوم، معرفتشناسی خوب و بد بررسی شده است که در آن دیدگاههای محقق اصفهانی، محقق بحرانی، فاصل مقداد، محقق لاهیجی، مهدی حائری یزدی، آیتالله جوادی آملی بررسی شده است.
یادآوری میشود کتاب مذکور برای نخستین بار در 1500 نسخه و به بهای 39000 ریال به همت انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) منتشر شده است.
نویسنده دراین کتاب، ارائۀ طرحی نو، قالبی جدید برای عرضۀ مباحث مطرح شده در باب فلسفۀ ارزش ها است. از این رودر صدد برآمده تا به تفکیک نظریات مطرح شده در باب حسن و قبح افعال اختیاری انسان در سه حوزۀ معنا شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی بپردازد .در این راستا نظریات مطرح شده از سوی دانشمندان اسلامی و غربی را در این باب مورد بررسی قرار داده است. این کتاب می تواند مورد توجه دانشجویان و علاقه مندان فلسفۀ اخلاق، فلسفۀ ارزش ها، کلام، حقوق، جامعه شناسی و اصول فقه واقع شود. این کتاب از جهت قالب و شیوۀ جدیدی که در طرح و تطبیق مسئلة حسن و قبح ارائه نموده، توانسته موفق باشد.
نویسنده در بیان چیستی، چرایی و چگونگی خوب و بد، به معنا، ملاک ثبوتی و معیار اثباتی آن اشاره می کند. وی معنایی که از خوب و بد ارائه داده اینگونه تعریف می کند: « خوب یعنی سازگار با کمال و هدف مطلوب و بد یعنی ناسازگار با کمال و هدف مطلوب».همچنین نظریه صحیح دربارۀ هستی شناسی جملات مشتمل برخوب و بد را این می داند که « خوبی و بدی کارهای اختیاری و صفات برآمده از رفتارهای اختیاری انسان در ذات و نهاد آنها نهفته است، و به خواست و آگاهی فرد یا جمع ارتباطی ندارد و مراد از ذاتی بودن این است که ارزش افعال در ذاتشان نهفته شده و در واقع و نفس الامر ، مصلحت یا مفسده دارند». از جهت معرفت شناسی، عقل انسان توانایی کشف بسیاری از ارزشهای اخلاقی را داراست؛ حال به استقلال یا به کمک شرع، که در برخی از موارد عقل بصورت بدیهی آنها را درک می کند. البته این بداهت دارای شدت و ضعف است.
جنبة تکمیلی این کتاب در مقایسه با کتابهای مشابه در این است که قبل از پرداختن به مباحث معرفت شناختی در موضوع مورد نظر که عمدتا در کتاب های مشابه به چشم می خورد، جنبه های معنا شناسی و هستی شناسی را نیز مورد توجه قرار داده است. هر چند این کتاب نتوانسته اطلاعات جدید چندانی را به حوزة مطالعاتی مربوطه اضافه کند ولی از جنبه ساختاری در نوع خود منحصر به فرد است و در جمع آوری نظریات مطرح شده در باب تعاریف، ملاک ثبوت و معیار اثبات حسن و قبح مطالب قابل اعتنایی را گردآوری نموده و مورد نقد قرار داده است.در این راستا نویسنده توانسته در توسعۀ دیدگاه های اصلی خود موفق باشد و بتواند در تنقیح مبادی تصوری و تصدیقی موضوع خواننده را از گرفتار شدن در مغالطات موجود در این بحث آگاه نماید.
نویسنده در این کتاب توانسسته تا حدودی به اهدافش تحقق ببخشید و نقطه نظرات خود را با ادلۀ عقلی و فلسفی و مستندات قانع کننده، در کنار نقد اقوال دیگر به اثبات برساند. اطلاعات و تحقیقات متنابه و قابل اعتنائی که در ارتباط با ادعاهای نویسند ارائه شده است را می توان در خلال آثار استاد مصباح یزدی (حفظه الله) در باب دروس فلسفۀ اخلاق به دست آورد.