بهتر است که جناب آقای هاشمی یا به اصطلاح دوستانشان آقای «آخوند متفاوت» کمی در آدرس دهی دقت بیشتری داشته باشند تا جوانان عزیز را آنگونه که به مصلحت دنیا و آخرتشان است راهنمایی نمایند. ایشان برداشت شخصی خود را از رابطهی دین و دنیا که همراه تجربهای موفق برای خود و خانواده و اطرافیانشان بوده به خوبی بیان کردهاند و این امر نیز توجیه کنندهی سلوک ایشان در زندگی شخصی و سیاسی وی است. البته ما نیز قبول داریم که اسلام دنیا را مقدمهای برای رسیدن به آخرت میداند و دینداری با بهرهمندی از نعمتهای مادی تعارضی ندارد، ولی تعارض واقعی در دینمداری و دنیامداری است. انسان دیندار مصلحت دین را بر منافع و لذات دنیوی ترجیح میدهد و انسان دنیامدار مصلحت شخصی و منافع این جهانی را بر مصالح دینی مقدم میدارد.
هر چند که جناب «عالیجناب» به خوبی این آدرس را به آقازادهها و سبیههای محترمشان نشان دادهاند و همواره با امکاناتی که قبل از انقلاب داشته اند و موقعیتی که بعد از انقلاب کسب کردهاند، دنیای بهتر و آبادتری را برای ایشان فراهم ساختهاند، اما آیا برای هر جوانی دیگری هم امکان رسیدن به دنیا و امکانات دنیوی وجود دارد؟. بسیاری از جوانان نخبهی ما با این که از لحاظ شایستگیهای علمی و دینی در سطح بالایی قرار دارند ، ولی از جایگاه شایستهای در جامعه بهرهمند نیستند. بهتر است که این سخنان را کسی بگوید که کارنامهی عملکرد او در گذشته بحثبرانگیز و قابل نقد جدی نباشد.
حرفها در سینه بسیار است و حوصله برای بازگو کردن کم ولی وای به حال آن راهنمایی که خود آدرس را غلط گرفته باشد به دیگران هم آدرس را غلط نشان دهد.
اللهم اهدنا من عندک